سلام من محمدرضا وفانژاد هستم. یه پسر نسبتا اجتماعی! چرا نسبتا؟ چون طول میکشه تا یکی رو بشناسم و بتونم باهاش ارتباط بگیرم.( در حد چند دقیقه طول میکشه تا یخم آب بشه) میگن پایه و ستون خیلی از کارها و رفتارها از بچگی چیده میشه و داستان کامپیوتری شدن و نوشتن من هم از همون بچگی شروع شد. از اونجایی که تابلوهای مغازه و مطب ها رو می خوندم، اشتباه می کردم و دوباره می خوندم تا الان که می نویسم، اشتباه می کنم و دوباره می نویسم. از اونجایی که با کامپیوتر خان دایی بازی می کردم، می باختم و باز هم بازی می کردم تا الان که با کامپیوتر کار می کنم، اشتباه می کنم و باز هم کار می کنم. از بچگی مث خیلی از بچه های دوره ی ما، تابستونا شاگردی کردم و به فروش و بازاریابی یه کوچولو علاقه پیدا کردم. یه سال تجربی خوندم، تغییر رشته دادم و دیپلم کامپیوتر رو در هنرستان شهید بهشتی کاشان گرفتم و بعد از اون هم کاردانی و کارشناسی کامپیوتر رو از دانشکده فنی شهید رجایی کاشان گرفتم. نزدیک دو سال تو حوزه ی طراحی وب کار کردم. سه سالی از این حوزه دور بودم و دوباره چند ماهی هست که وارد این حوزه شدم و به دیجیتال مارکتینگ که تلفیقی از شاگردی های تابستون های بچگی( مارکتینگ) و عشق به کامپیوتر( دیجیتال) هست، علاقه نشون دادم. الانم از این حوزه، بیشتر روی بازاریابی محتوایی و نوشتن کار می کنم. من یه چیزایی از خودم گفتم و خوشحال میشم در مورد شما هم بدونم. برای آشنایی بیشتر و شایدم همکاری، با من در تماس باش!